استراتژیهای مقابله با سیل در شهرهای آمریکای لاتین
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۰۸۱۲۸
تغییرات آب و هوایی و رشد بی رویه شهرها در سراسر جهان، چشمانداز بلایای طبیعی را بیشتر تشدید میکند و در این میان موضوع سیل بهویژه در مراکز شهری یک معضل اساسی است که باید مورد توجه برنامهریزان شهری قرار بگیرد.
به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، در چندین شهر جنوب برزیل، میزان بارندگی از کل بارش در سالهای گذشته فراتر رفته است، این در حالی است که بسیاری از بخشهای شمال برزیل با خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چشمانداز پیش رو نیز امیدوارکننده نیست، بر اساس گزارش تغییرات آب و هوایی که توسط هیئت برزیلی تغییرات آب و هوایی (PBMC) گردآوری شده است، برزیل به همراه سایر کشورهای آمریکای لاتین، نهتنها افزایش دما را به دلیل تغییرات آب و هوایی تجربه خواهد کرد، بلکه همچنین شاهد تغییر شدید الگوهای بارندگی نیز خواهد بود.
موضوع سیل به ویژه در مراکز شهری بیشتر مطرح میشود زیرا فقدان برنامهریزی مناسب و سیستمهای زهکشی ناکافی مستقیماً بر کاربری زمین تأثیر میگذارد و منجر به نفوذ ناپذیری و وقوع سیل میشود. این موضوع نهتنها کشورهای آمریکای لاتین را تحت تأثیر قرار داده است، بلکه یک نگرانی جهانی است که در سمینارها و مناظرات در سراسر جهان مورد بحث قرار میگیرد. هر کشور به شیوه خود به این موضوع پرداخته است. در این میان، شهرهای آمریکای لاتین با استراتژیهای خلاقانه و قدرتمندی که منعکسکننده ویژگیهای منحصر به فرد جغرافیایی این منطقه است، به چشمانداز جهانی برای مقابله با سیل کمک کردهاند که در ادامه به بعضی از آنها اشاره میشود.
تأثیر زیرساختهای سبز در کاهش خطر وقوع سیلمفهوم شهرهای اسفنجی، ایجاد روسازیهای نفوذپذیر در سطح شهر را در بر میگیرد و تالابهای طبیعی و مناظر آبی را برای مبارزه با سیل معرفی میکند. پارک Rachel de Queiroz در شهر سئارا، برزیل، به عنوان یک نمونه جذاب برجسته است که پروژه زهکشی را در بیش از ۲۰۰ هکتار از فضاهای طبیعی شهر ایجاد کرده است. این پیشنهاد شامل ایجاد ۹ تالاب بههمپیوسته بود که برای انجام فرآیند تصفیه آب طبیعی، با استفاده از رودخانه و زهکشهای روانآب طوفان طراحی شده بودند. به علاوه، مسیرهای بین تالابها بازدیدکنندگان را به مناطق تفریحی با امکانات فرهنگی، ورزشی و تفریحی هدایت میکند. این پروژه با کاشت بیش از ۶۰۰ گونه درخت بومی به طور مؤثری سیلابهای مکرر را با کاهش فشار در سیستم زهکشی آب طوفان کاهش داد و همزمان یک فضای عمومی با کیفیت بالا را برای جمعیت محلی ارائه کرد.
راهروهای سبز شهری گسترده، مانند آنچه در مدلین، کلمبیا، پارک خطی کورگو گراند در فلوریانوپلیس، برزیل، یا دالانهای اکولوژیکی پیشنهادی در بوگوتا، کلمبیا اجرا شدهاند، استراتژیهایی مشابه با مقیاس و تأثیرات متفاوت را نشان میدهند که هدف همه آنها اضافه کردن یا حفظ پوشش گیاهی در مراکز شهری، به منظور افزایش نفوذپذیری خاک است.
یکی دیگر از اقدامات در حوزه زیرساختهای سبز، ایجاد باغهای شهری است که نمونهای از این طرح نوآورانه در شمال برزیل است و بامهای سبز، مانند پروژه دانشگاه لس آند در بوگوتا، مشاهده میشود. اگرچه بام سبز یک فضای سبز عمومی را تشکیل نمیدهد، اما در جذب آب باران نقش دارد و به کاهش مشکلات سیل در شهرهای پرجمعیت که فضای سبز کمیاب است کمک میکند.
عملکرد پارکهای اکوسیستمی در مقابله با طغیانهای ساحلی و رودخانهایعلاوه بر سیلهای ناشی از بارندگی، بسیاری از شهرهای آمریکای لاتین نیز با طغیانهای ساحلی یا رودخانهای دست و پنجه نرم میکنند و دولتها اغلب به راهحلهای سنتی مانند غنی سازی ساحل و ساخت دیوارهای دریایی برای مقابله با این چالشها روی میآوردند اما بحثهای جهانی کنونی بر اقدامات سازگارتر مدیریت آب تأکید دارد. مثال روشنی از این قبیل اقدامات، پروژه پوسته آبیخاکی و پارک شهر در رسیف، برزیل است که هدف آن ایجاد یک پارک اکوسیستمی با کارکردی فراتر از مفهوم زیرساخت مهار فنی است. این پوسته با زمینهای دریایی سازگار میشود و به شکلدهی قلمرو جدید در ساحل از طریق سه پارک بههمپیوسته منجر میشود. اگرچه هدف اصلی این پروژه جلوگیری از سیل نیست، اما به طور مؤثری در به حداقل رساندن آسیبهای ناشی از سیل کمک میکند.
پارک اسکیت کانیلس در مکزیک نیز یک مثال دیگر است که کل محوطه ورزشی سرپوشیده را با ارتفاع زیاد دیوارها در مقابل ورود سیلاب محافظت میکند. مرکز اجتماعی LAMOCC در کارائیب کلمبیا نیز برای غلبه بر چالشهای ناشی از تغییرات آب و هوایی، به ویژه افزایش سطح آب دریاها و در نتیجه سیل در منطقه طراحی شده است که تکنیکهای بومی (ساختار چوبی و سقف کاهگلی) را با روشهای معاصر (فنداسیون بتنی مرتفع) ترکیب میکند تا ساختاری مقاوم در برابر افزایش سطح آب ایجاد کند؛ این مرکز به عنوان پناهگاه در زمان وقوع سیل نیز عمل میکند.
زیرساختهای سبز، پارکهای اکوسیستمی و معماریهای آماده سیل، تنها تعدادی از بسیاری از استراتژیهایی هستند که در مقیاس منطقهای یا جهانی انجام میشوند و راهکارهای مقابله با سیل میتواند از شهری به شهر دیگر بر اساس شرایط محلی، بودجه و منابع موجود متفاوت باشد. نکته حائز اهمیت این است که برای اجرای هر چه موفقتر این استراتژیها باید همکاری بین دولتها، جوامع محلی و سازمانهای بینالمللی افزایش یابد.
کد خبر 726678منبع: ایمنا
کلیدواژه: تغييرات آب و هوايي تغييرات اقليمي مقابله با تغییرات آب و هوایی مقابله با تغییرات اقلیمی سیلاب های شهری بارش باران و سیلاب شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق تغییرات آب و هوایی آمریکای لاتین استراتژی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۰۸۱۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محسن رضایی زیر ذرهبین؛ از دوستی قدیمی با قالیباف تا تغییر استراتژی!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سازندگی در یادداشتی، به موضوع تغییر تحرکات سیاسی محسن رضایی پرداخته و نوشته است:
آرایش سیاسی نیروهای اصولگرا برای دوره دوم انتخابات مجلس که ۲۱ اردیبهشت ماه برگزار میشود، تغییر کرد. برخی چهرهها و طیفهای اصولگرا از ائتلافهای قبلی خود خارج شدند و ائتلاف جدیدی را رقم زدند. ازجمله محسن رضایی که تحرکات سیاسیاش در آستانه دور دوم این شائبه را به وجود میآورد که از شانا جدا و به صبح ایران پیوسته است. در آخرین عکسی که از او در کنار رائفیپور و سعید محمد منتشر شد، افرادی حضور داشتند که شاید بتوان آنها را از دشمنان قسمخورده محمدباقر قالیباف دانست. رضایی که تاکنون درخصوص فعالیتهای حزبی مجلس دوازدهم برخلاف دورانهایی که برای ریاستجمهوریاش تلاش میکرد، فعالیت سیاسی خاصی بروز نداده بود، حال با نشستهای مختلف با رقیبان رئیس مجلس دوازدهم، گویا سیاستورزی دبیر سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد فاز جدیدی شده است.
شاید نام رضایی را نسبت به برخی چهرههای شناخته شده اصولگرایی در یک سال اخیر و برای انتخابات پارلمان کمتر شنیده باشیم اما این امر نشان از این موضوع ندارد که برادر محسن، کنج عزلت گزیده بود و رفتوآمدی بین سیاسیون نداشت. او در ائتلاف شانا که ائتلاف اصولگرایان است، حضور داشت و پس از مدتی با جریان شریان جلسه برگزار میکرد. حالا هم چند وقتی است در کنار رائفیپور و سعید محمد، اصلیترین مهرههای طیف نوظهور صبح ایران مینشیند. آن هم همان محسن رضاییای که در طول چهار سال ریاست قالیباف بر مجلس تا آنجایی که در توان داشت، سعی کرد تا مانند دوستانش چندان رئیس مجلس یازدهم را مورد هجمه قرار ندهد، مگر در لفافه.
اصولگرایان هرگز به وحدت درستی نرسیدند و حزبها و ائتلافهایشان نیز همواره درصدد زمین زدن یک یا چند نفر از افراد خودشان بوده است. مثال بارزی که میتوان از قالیباف و دوستانش نام برد اما سوالی که در کنشگریهای ضدونقیض رضایی پیش میآید این است که چطور او به یکباره از سایه خارج شد و در دوره زمانی بسیار نزدیک به هم در شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) حاضر و در ادامه در شریان و صبح ایران دیده شد؟ آیا محسن رضایی که همیشه سودای ریاستجمهوری را داشت، حال تنها رقیبش را در سال ۱۴۰۴ محمدباقر قالیباف میبیند (که گویا او هم چندان از اینکه به جای ریاست پارلمان بر صندلی ریاست قوه مجریه تکیه بزند، بدش نمیآید) بنابراین تنها استراتژیای که به ذهنش خطور میکند، یار غار تمام جریانهای اصولگرایی است. آن هم طیفهایی که برای زمین زدن قالیباف از هیچ کاری دریغ نکرده و نمیکنند.
هرچند این گمانهزنی که محسن رضایی چرا تنها قالیباف را رقیب ریاستش بر پاستور میداند و چندان وقعی بر رقابت با رئیسی نمینهد نیز سوالی است که ممکن است پیش آید اما در مقابلش میتوان به این موضوع نیز فکر کرد که اگر این گمانهزنی درست باشد، طبیعتاً محسن رضایی در صورت پیروز شدن رئیسی میتواند جای بیشتری در دولت آینده داشته باشد تا پیروز شدن قالیباف! کمااینکه تمام این جریانهایی که با آنها نشستوبرخاست میکند، با وجود اختلاف، یک هدف مشترک دارند، حذف محمدباقر قالیباف.
اگر کمی به عقب برگردیم نزدیک انتخابات ۱۴۰۰ ریاستجمهوری، رضایی و قالیباف رقابت جالبی با هم داشتند. این دو نفر که در جنگ یکی فرمانده ارشد و دیگری فرمانده زیردست بود، یک بار دیگر نیز یعنی سال ۹۲ با هم مسابقه گذاشته بودند؛ اگرچه هر دو از آن رقابت ناکام بیرون آمدند. مجدداً سال ۹۹ عزم رقابت کردند. رئیس مجلس به اسم نظارت بر قوانین و دبیر مجمع هم به عنوان بررسی مسائل استان به سفرهای استانی میرفتند. آن زمان که جهان در بحران کرونا بود یک سایت خبری از این خبر داد که محسن رضایی در شرایط کرونایی در کمتر از پنج ماه دستکم به ۱۵ استان و البته شهرهای مختلف استان تهران سفر کرده است. البته اصفهان، مرکزی، لرستان و فارس را هم به آن اضافه کنیم. در این فاصله کمتر از یک ماه البته همه سفرهای او نیز با عنوان دبیر مجمع تشخیص انجام شد. همان زمان خبری مبنی بر احتمال نامزدی برادر محسن در انتخابات ۱۴۰۰ ریاستجمهوری نیز منتشر شد. اما سایت رضایی حتی خبر کاندیداتوری او برای مجلس را هم ترفند مخالفان برای سوزاندن او در انتخابات ریاستجمهوری دانست. این درحالی است که رضایی بالاخره در قامت رقیب رئیسی به میدان مبارزه وارد شد و باخت.
برنامههای سفرهای قالیباف هم تقریباً شبیه محسن رضایی بود. مثلاً در برنامه سفر کردستانش با فعالان فرهنگی و اجتماعی سنندج و با شورای اداری استان جلسه داشت. آن زمان همچنین ویدئوهایی از دیدارهای مردمی قالیباف نیز منتشر شده بود که بسیار یادآور سفرهای استانی محمود احمدینژاد بود. در نهایت محمدباقر قالیباف در قامت ریاست قوه مقننه و محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام آینده را ادامه دادند.
البته ناگفته نماند در ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ رضایی تلاش کرد با شکلدهی به یک ائتلاف بین خودش، سعید محمد و مرحوم رستم قاسمی، نوعی کنشگری انتخاباتی منجر به برد و یا منجر به وزنکشی را شکل دهد اما او نیز همچون تمام نامزدهای دیگر آن انتخابات، مستحیل در فرآیند برد ابراهیم رئیسی شد و نه تنها در ایام همان انتخابات نیز حرف درشتی علیه رئیسی نگفت بلکه در پساانتخابات نیز همچون عمده دیگر نامزدها وارد دولت رئیسی شد. اگرچه این یک سوال سیاسی جالب است که چرا تمام نامزدهای اصولگرای انتخابات ۱۴۰۰ به صورت یکجا (به غیر از جلیلی که خودش نخواست به دولت برود) وارد دولت رئیسی شدند و چه سیاستی پشت این کار نهفته بود؛ لکن این روایت قصد دارد صرفاً به محسن رضایی بپردازد. آنطور که عصر ایران تحلیل میکند، سابقه و اطلاعات سیاسی نشان میدهد که محسن رضایی پس از خروج از سپاه علاقه خاصی به حضور در دولت داشته است. گزارشهایی وجود دارد که او حتی در دولت خاتمی نیز ابراز تمایل به حضور در کابینه داشت. او از سال ۸۴ به این سو عملاً یک پای ثابت عمده انتخابات ریاستجمهوری بوده است. انتخاباتهایی که محسن رضایی بهرغم انتخاب گفتمانهای مختلفی از «دولت عشق» گرفته تا «پیوستن به اشکالگیرندگان بر انتخابات ۸۸ سپس انعزال از آنها» توفیقی در آنها به دست نیاورد. هرچه بود اما محسن رضایی پس از انتخابات ۱۴۰۰ بخشی از تمایل پیشگفته را عملی کرد و به عنوان «معاون اقتصادی رئیسجمهور رئیسی» وارد دولت رئیسی شد؛ ورودی که البته از ابتدا هم پیشبینی میشد که بیفرجام باشد. بنابراین، این نخستین بار پس از سالها بود که محسن رضایی از سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار میرفت.
به هر حال تحرکات جدید سیاسی محسن رضایی بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و او خواهد بود، اما با پیشینهای که از این دو سیاستمدار و فرمانده قدیمی داریم، طیف اصولگرایان از هر جریان و حزبی ترجیح میدهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به رضایی رای دهند و همانطور که ابراهیم رئیسی را به ریاست رساندند، حال اگر رئیسی مهره سوخته آنها شود، نفر بعدی رضایی باشد تا رئیس مجلس یازدهم. اینکه این اقدام علیه قالیباف چه دستاوردی برای رضایی دارد و حذف قالیباف از گردونه به نفع چه کسانی است؛ نکاتی هستند که باید منتظر ماند تا در آیندهای نه چندان نزدیک با رصد کردن تحرکات سیاسی آنها نتیجه گرفت. اما در عین حال فعالیتهای این روزهای محسن رضایی همواره این گمانهزنی را تقویت میکند که او سودایی جز کاندیداتوری دوباره برای ریاستجمهوری ندارد و گویا در عمل رقیبی قدرتمندتر از محمدباقر قالیباف نمیبیند.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904295